در وصف جامعه‌شناسی

گاه از خودم مي‌پرسم رسالتی که من به‌عنوان دانش‌آموز درس جامعه‌شناسی نسبت به جامعه دارم چیست؟ فكر مي‌كنم وقتی بیشتر راجع به چیزی یاد می‌گیری بیشتر متوجه می‌شوی که آن موضوع پیچیدگی‌های خاص خودش را دارد. علم جامعه‌شناسی هم غیر از این نیست. با اینکه من تازه چهار درس یاد گرفته‌ام، از همین حالا به این فکر افتاده‌ام که تا چه‌ حد این علم می‌تواند وسیع باشد و تا چه‌ مقدار من می‌توانم آن را یاد بگیرم.

با فراگيري اين علم، مي‌توانم جامعه را ظریف‌تر تحلیل کنم، علت پدیده‌های مختلف اجتماعی را توضیح دهم و متوجه چیزهایی شوم که فقط افراد آشنا به این زمینه متوجه مي‌شوند. برای من، همة این ها به‌معنای «تحول» است. وقتی متوجه چیزهایی می‌شوی که قبل از این نمی‌شدی، دیدت نسبت به آن‌چیز تغییر می‌کند. من می‌دانم که اگر درست و دقیق درس‌های جامعه‌شناسی‌ام را بخوانم و از آنها در زندگی روزمره استفاده کنم، چیزهایی خواهم دید و فهميد که الان شاید از وجود آن‌ها هیچ اطلاعی نداشته باشم.

می‌خواهم از همين حالا نکته‌ای را با خودم مرور کنم و آن اين است؛ به‌نظر من، وارد شدن به دنیای جامعه‌شناسی مثل وارد شدن به لانة خرگوش است. یعنی معلوم نیست با یک نگاه دقیق و علمی به جامعه به چه نتیجه‌ای ممکن است برسم. حالا با دانستن این نکته به نتیجة اين متن می‌رسم: به‌عنوان يك دانش‌آموز جامعه‌شناسی، برای اینکه تمام تلاش‌هایي که برای یاد گرفتن و پیشرفت کردن در این علم می‌کنم مفید باشند تصمیم گرفته‌ام از دانشی که به دست مي‌آورم به هر روشی که می‌توانم استفاده کنم تا فقط مطلب یاد نگرفته باشم. این استفاده می‌تواند شامل بیان نظراتم دربارة یک پدیدة اجتماعی و تحلیل كردن جنبه‌های مختلف عقیده‌ام باشد تا یادگيري راجع به موضوع‌های مختلفی که در جامعه اتفاق می‌افتد. با همین کارهای ساده من توانسته‌ام از چیزی که یاد گرفته‌ام نهایت استفاده را بکنم.

مطالب مرتبط
مشارکت از نگاهی متفاوت

به نام يزدان پاک وجود انسان يک پديده يکپارچه است که از مشارکت همه ابعاد وجودی او هويت می‌گيرد. با